علی رغم تمام سرکوب ها و فشارها و دروغ ها، جنبشی که ادعا می شد با مدیریت رهبر فرزانه مرده است نشان داد که شاید از گذشته هم زنده تر است. پاسخ بی نظیر مردم به یک فراخوان ساده از سوی موسوی و کروبی، آنهم در عرض یک هفته و بدون در اختیار داشتن رسانه های همگانی چیزی کمتر از معجزه نبود. فقط کافی است در نظر بگیرید اگر محدودیت های شدید اطلاع رسانی از سوی حاکمیت و تهدید ها و ارعاب ها نبود چه اتفاقی می افتاد! «ما بیشماریم» فقط یک شعار نیست. حقیقتی است که حتی خود حاکمیت هم به خوبی دریافته است. چرا که اگر به بیشماری ما باور نداشت تا این حد متوصل به زور و چماق و قطع کردن راه های ارتباطی نمی شد. تا این حد تنش نمی لرزید و تا این حد مشاعرش را از دست نمی داد که خیمه شب بازی ساندیسی پارچه ها در ۲۲ بهمن را ۵۰ میلیونی بخواند.
آقایان، چشم هایتان را باز کنید. آن چیزی که مرده است مشروعیت شما بین مردم است و نه جنبش سبز. اگر به زور هزاران رسانه جمعی که فقط و فقط در دست شما است و دلارهای نفتی کشور که خرج قدرت طلبی های مقام ولایت می شود نبود، همان دویست ساندیس خور و پارچه هایشان هم پشت سر شما راه نمی افتادند. حرف های آقای لاریجانی در مورد اتفاقات مصر سندی است از اینکه حتی خود شما هم برای حکومت خودتان مشروعیت قائل نیستید. فقط سفره نفتی است که پهن شده و جیب هایی که سوراخ است و جوجه بسیجی هایی که برای حفاظت از قدرت و ثروت خود تبدیل به چماقشان کرده اید. همین! چشم هایتان را باز کنید!